تاثیر تکنیک‌های پولیشینگ بر کامپوزیت رزین

effect of polishing techniques on of composite resins
فهرست مطالب

بنا به یافته‌های یاپ و تئو که در مقاله‌ی «پرداخت پولیش و استفاده کلینیکال از کامپوزیت رزین» منتشر شده است، در چند سال گذشته استفاده بالینی از کامپوزیت رزین‌ها به دلیل افزایش تقاضاهای زیبایی از طرف بیماران، بهبود فرمول‌بندی و ساده‌سازی روش‌های باندینگ به شکلی فزاینده افزایش یافته است.
کامپوزیت رزین‌ها برای ترمیم تمام کلاس‌های حفره‌های دندان‌های قدامی و خلفی توصیه می شوند. صرف‌نظر از کلاس و محل حفره، پرداخت سطح دندان به شکل صاف از نظر بالینی اهمیت دارد، زیرا زیبایی و طول عمر ترمیم‌های با استفاده از کامپوزیت رزین را تعیین می کند.
در مقاله‌ای نوشته‌ی ال.بی. رودر و جی.ام پاورز آمده تکمیل و پرداخت ترمیم‌های کامپوزیت رزین از مراحل ضروری در دندانپزشکی ترمیمی است. از طرفی آر.تی دانکین و دی.دبلیو چمبرز هم در تحقیقی به این نتیجه رسیدند زیبایی و طول عمر مواد ترمیمی همرنگ دندان به کیفیت پرداخت سطح بستگی دارد. ضمناً وجود نامنظمی‌های سطحی ناشی از استفاده از تکنیک و یا ابزار ضعیف، ممکن است مشکلات بالینی مانند ایجاد لکه روی دندان، حفاظت در برابر پلاک، تحریک لثه و پوسیدگی‌های مکرر ایجاد کند (بنا به تحقیقی نوشته‌ی آ.یو یاپ و بی.وای موک).

برای خرید کامپوزیت دندان میتوانید با مشاوران سورنا دنتال در ارتباط باشید:

فینیشینگ و پولیشینگ

پرداخت مناسب در ترمیم‌ها نه تنها از نظر زیبایی، بلکه بنا به ملاحظات بهداشت دهان و دندان با توجه به جلوگیری از حفاظت در برابر پلاک مطلوب است. پرداخت یا فینیشینگ به کانتورینگ یا کاهش ترمیم برای حاصل کردن آناتومی مطلوب گفته می‌شود. پولیشینگ هم به کاهش زبری و خراش‌های ایجاد شده توسط ابزار پرداخت گفته می‌شود. زبری سطح کامپوزیت رزین معمولاً تحت تاثیر اندازه، سختی و مقدار مواد پرکننده که بر خواص مکانیکی کامپوزیت رزین تأثیر می‌گذارند و انعطاف پذیری مواد پشتیبان و سختی و اندازه سنگ ساینده است.
ماتریس رزین و ذرات پرکننده کامپوزیت رزین‌ها به دلیل سختی‌های مختلف به یک درجه ساییده نمی‌شوند. به عنوان مثال اغلب در اطراف ذرات کوارتز سخت رزین‌های مرکب معمولی و پس از پولیش حفره‌هایی تشکیل می‌شوند. در نتیجه، نامنظمی‌هایی در سطح ترمیم‌ها ظاهر می‌شود. در مقاله‌ای نوشته‌ی نوشته‌ی آ.اف. ریس، جی.آر. لوادینو و سی.تی. دوس سانتوس دیاز امده است محتوای پرکننده کامپوزیت رزین نیز بر زبری تأثیر می‌گذارد، زیرا کامپوزیت رزین‌های میکروفیل شده سطوح صاف‌تری نسبت به کامپوزیت رزین‌های هیبریدی نشان می‌دهند. به طور مشابه، ترکیب ماتریس رزین نیز ممکن است در صافی نهایی ترمیم نقش داشته باشد.

ابزار پولیشینگ

برای کامپوزیت رزین‌ها، صاف‌ترین سطوح زمانی حاصل می‌شوند که مواد در برابر یک ماتریس پلیمریزه شوند. علیرغم جانمایی دقیق ماتریس، از نظر بالینی حذف مواد اضافی و ترمیم‌های فرم‌دهنده‌ی مجدد اغلب ضروری است. این کار‌ها نیاز به درجاتی از فینیشینگ و پولیشینگ دارد و همین کار ممکن است صافی حاصل شده از ماتریس را تغییر دهد. ابزارهای فینیشینگ برای ایجاد سطحی صاف بر روی مواد ترمیمی دندان طراحی شده‌اند. بنا به دو مقاله‌ی جداگانه نوشته‌ی جی اوزگون‌آلتای و همکاران و ام.بی. اوکتاسلی و همکاران آمده ابزارهایی که معمولاً برای فینیش و صیقل دادن مواد ترمیمی همرنگ دندان استفاده می‌شوند فرزهای کاربید، ابزارهای برش دایره‌ای الماسه 25 تا 50 میلی‌متری، رابر کاپ‌های آغشته به ساینده و کن‌ها، دیسک‌های ساینده، نوارها و خمیرهای پولیش هستند. انعطاف پذیری مواد پشتی که ماده ساینده در آن تعبیه شده است، سختی ماده ساینده و اندازه سنگ ریزه بر زبری سطح تأثیر می گذارد. برای کامپوزیت رزین‌ها، پلیمریزاسیون در برابر یک ماتریس منجر به صاف‌ترین سطح ممکن می‌گردد. در مقاله‌ای با عنوان «مقایسه زبری سطح مواد سخت دهان با زبری سطح آستانه حفاظت در برابر پلاک باکتریایی» آمده: مقادیر Ra بعد از درمان با سیستم‌های مختلف فینیشینگ / پولیشینگ به طور کلی بیشتر از آستانه بحرانی زبری سطح برای چسبندگی باکتری‌ها یعنی بیشتر از 0.2 میلی‌متر بود.
استفاده از رزین‌های پر نشده برای پوشش کامپوزیت رزین‌ها برای اولین بار 20 سال پیش پیشنهاد شد. اینها رزینهای اتوپلیمریزه شده با ماتریس bis-GMA بودند که براق‌کننده یا گِلِیز نامیده می‌شوند و در درجه اول برای بهبود خواص بهینه ترمیم‌های کامپوزیت رزین توصیه می‌شدند.

سورنا دنتال با مشاوره تخصصی و رایگان توسط کارشناسان خود میتواند راهنمای مناسب شما برای خرید ابزار دندانپزشکی باشد.

تاثیر موارد براق کننده

عیوب سطحی مختلفی می‌تواند ظاهر شود، مانند ترک‌های ریز و نامنظمی‌های ناشی از حذف برخی از ذرات سطح در حین فینیشینگ. با هدف پرکردن این عیوب ریزساختاری و بهبود مقاومت در برابر سایش کامپوزیت رزین‌های دندانهای خلفی، استفاده از رزین مایع روی سطح ماده پس از فینیشینگ توصیه شده است. با این وجود، معایب این مواد نیز گزارش شده‌اند. تاکئوچی و همکارانش در مقاله‌ای با عنوان «ارزیابی زبری سطح یک کامپوزیت رزین خلفی» تأثیر ماده براق‌کننده بر زبری سطح کامپوزیت رزین خلفی را قبل و بعد از مسواک زدن ارزیابی کردند و به این نتیجه رسیدند که استفاده از مواد براق‌کننده به شکلی موثر از زبری سطح کامپوزیت رزین خلفی پس از مسواک زدن شبیه‌سازی شده جلوگیری نمی‌کند. در تحقیقی دیگر با عنوان «تاثیر سیلر های سطح رزین بر بهبود مقاومت در برابر لکه برای یک ماده کامپوزیت آزمایشی» تأثیر یک ماده براق‌کننده بر مقاومت رنگ‌آمیزی سطح کامپوزیت رزین مورد ارزیابی قرار گرفت و مشخص شد که مدت زمان پلیمریزاسیون و محتوای ماده براق‌کننده بر مقاومت رنگ‌پذیری در برابر لکه تأثیر می‌گذارد. مواد براق‌کننده حاوی رزین‌های متاکریلات یا دی‌متاکریلات نسبت به ترکیبات دی‌متاکریلات بیس‌فنول A اتوکسیله در برابر رنگ‌آمیزی مقاوم‌تر هستند.

تغییر رنگ

خواص نوری کامپوزیت رزین‌های دندان تحت تاثیر تغییرات سطحی در طی مراحل ترمیمی فینیشینگ و پولیشینگ قرار دارد. تغییر رنگ (ΔE) از نظر ریاضی میزان تفاوت بین مختصات L*a*b* نمونه‌های مختلف یا همان نمونه را در بررسی‌های مختلف بیان می‌کند. سیستم رنگی کمیسیون بین‌المللی نور L*a*b* ، که به درک رنگی چشم انسان برای 3 مختصات اختصاص دارد، یک فضای رنگی تقریباً یکنواخت با مختصاتی برای روشنایی، با زوج‌های رنگی سفید-سیاه (L*)، قرمز-سبز (a*) و زرد-آبی (b*) است. مطالعات مختلف آستانه‌های متفاوتی از مقادیر ΔE را گزارش کرده‌اند مطالعات مختلف آستانه های متفاوتی از مقادیر ΔE را گزارش کرده‌اند که بالاتر از آآستانه‌ها، تغییر رنگ برای چشم انسان قابل درک خواهد بود. این مقادیر از ΔE برابر با 1، بزرگتر یا مساوی 3.3 و بزرگتر یا مساوی 3.7 هستند. مقادیر ΔE در محدوده 2 تا 3 قابل درک بوده و مقادیر از 3 تا 8 به شکلی متوسط قابل درک هستند و مقادیر بالای 8 به شکل قابل توجهی قابل درک خواهند بود. طبق نظر جانستون و کائو، مقدار ΔE برابر یا کمتر از 3.7 در مجامع کلینیکال قابل قبول است.
یک اسپکتروفتومتر با یک کره یکپارچه می‌تواند در 2 ژئومتری اندازه‌گیری مختلف کار کند – ژئومتری شامل مولفه آینه‌ای (SCI) و ژئومتری بدون مولفه آینه‌ای (SCE). لی و همکارانش در مقاله‌ای با عنوان «تاثیر شرایط سطح بر رنگ کامپوزیت رزین‌های دندان» به این نتیجه رسیدند که وضعیت سطح، به ویژه زبری مواد باید در طول اندازه‌گیری رنگ ثابت نگه داشته شوند. اگر این کار خیلی دشوار باشد، ژئومتری SCE به جای ژئومتری SCI، تغییرات در وضعیت سطح را منعکس می‌کند.
در اندازه‌گیری رنگ دندان، نتایج یک دستگاه فتومتریک می‌تواند نادرست باشد، زیرا نور روشن‌کننده ساطع شده از دستگاه می‌تواند در نتیجه‌ی خواص نوری شفاف و شرایط سطحی متفاوت دندان‌ها و مواد ترمیم دندانی مربوطه، پراکنده، جذب یا منتقل شده و یا بازتاب یافته یا جابجا گردد. از آنجایی که هیچ استاندارد پذیرفته‌شده‌ای برای زبری سطح و براقیت مینای دندان انسان وجود ندارد، هیچ داده‌ای در مورد زبری سطح و براقیت مطلوب مواد دندانی ترمیمی هم وجود ندارد. البته مشخص شده که این 2 پارامتر رابطه معکوس دارند. یعنی، هنگامی که زبری سطح افزایش می‌یابد، براقیت کاهش می یابد. گزارش شده است که سایه‌های کامپوزیت رزین‌های دندانی مورد بررسی که به‌طور متوالی توسط یک سری کاغذهای کاربید سیلیکون صیقل داده شوند وقتی از نظر رنگ‌سنجی ارزیابی می‌شوند روشن‌تر از رنگ‌های راهنماهای سایه خواهند بود. مقادیر رنگ سه زوجه و براقیت کامپوزیت رزین‌ها پس از پرداخت با کاغذهای سیلیکون کاربید به طور قابل توجهی تغییر پیدا کرد.

در سطحی بسیار براق‌شده، ترمیم شفاف‌تر می‌شود و رنگ به سمت زرد-نارنجی تغییر می‌کند. اغلب دندانپزشک از انتخاب سایه انتخاب شده از راهنمای سایه راضی است، اما متوجه خواهد شد که ترمیم تکمیل شده، بویژه پس از فینیشینگ و پولیشینگ آنطور که انتظار می‌رود با آن سایه مطابقت ندارد. به طور کلی، کامپوزیت رزین‌های صیقلی نسبت به سطوح پوشش داده شده با ماتریس سبک‌تر، سفیدتر و براق‌تر به نظر می‌رسند. هدف از این مطالعه ارزیابی اثر تکنیک‌های پولیش بر مقادیر Ra و ΔE در مورد سه ماده کامپوزیت رزین است. فرضیه تحقیق این بود که مقادیر Ra و ΔE در مورد تکنیک‌های مختلف پولیش به طور قابل‌توجهی متفاوت خواهند شد.

مواد و روش‌ها

در این مطالعه از 3 کامپوزیت رزین پلیمریزه سبک (سایه‌ی A3) با محتواهای فیلر در اندازه‌های مختلف (یک کامپوزیت رزین نانو هیبرید با نسبت وزن فیلر 87 درصد و نسبت حجم 71.4 درصد، یک کامپوزیت رزین میکرو هیبرید با نسبت وزن فیلر 78 درصد و نسبت حجم 61 درصد و یک کامپوزیت رزین هیبرید با نسبت وزن فیلر 75 درصد و نسبت حجم 60 درصد)، 2 سیستم پولیش (دیسک‌های ساینده‌ی آلومینیوم اکساید و سیستم پولیش چرخی آستروپول) و یک ماده گلیز (بیسکاور ساخت شرکت بیسکو در ایالت ایلینوی آمریکا) استفاده شد. پنجاه نمونه دیسکی شکل برای هر ماده کامپوزیت رزینی (با ابعاد 10، 3 و 2 میلی‌متر)، و در مجموع 150 نمونه، با استفاده از یک قالب شفاف پلاستیکی با سوراخی در مرکز (با قطر 10 میلی‌متر و ارتفاع 2 میلی‌متر) تهیه شد. قالب پلاستیکی روی یک صفحه شیشه‌ای با ماتریس پلی استر (روی آن) قرار داده شد. کامپوزیت رزین در قالب قرار داده شد و سپس یک ماتریس پلی استر دیگر و یک صفحه شیشه‌ای روی سطح کامپوزیت رزین قرار گرفتند. صفحه شیشه‌ای تا زمانی که تماس محکمی با قالب پلاستیکی برقرار شد روی آن فشار داده شد. سپس ماده کامپوزیت رزین به مدت 20 ثانیه با نور پلیمریزاسیون کوارتز تنگستن هالوژن (QTH) با خروجی 600 mW/cm2 پلیمریزه شد. پس از پلیمریزاسیون، نمونه‌ها به مدت 24 ساعت در آب مقطر در دمای 37 درجه سانتیگراد نگهداری شدند. نمونه‌های هر کامپوزیت رزین به 5 گروه که هر کدام شامل 10 نمونه بود تقسیم شدند.

گروه بندی و آزمایش

یک گروه برای هر کامپوزیت رزین به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد و روی آن گروه هیچ عملی انجام نشد. در گروه‌های آزمایشی، سطوح کامپوزیت رزین نمونه‌ها با کاغذ کاربید سیلیکون 1000 گریت هموار شدند. نمونه‌های گروه دیسک‌های ساینده‌ی آلومینیوم اکساید به طور متوالی با دیسک‌های ساینده اکسید آلومینیوم متوسط، ریز و فوق ریز (Sof-Lex؛ 3M ESPE, St Paul, Minn) به مدت 30 ثانیه پرداخت شدند. نمونه‌های گروه سیستم پولیش چرخی آستروپول با سیستم چرخ پولیش (Astropol؛ Ivoclar Vivadent و Diagloss Axis Dental، Irving، Tex) به مدت 30 ثانیه پرداخت شدند.

نمونه‌های گروه دیسک‌های ساینده‌ی آلومینیوم اکساید صیقل خورده با دیسک‌های ساینده اکسید آلومینیوم قبل از صیقل‌سازی پولیش داده شدند (Biscover؛ Bisco Inc، Schaumburg، Ill) نمونه‌های گروه سیستم پولیش چرخی آستروپول صیقل خورده با سیستم چرخ پولیش قبل از صیقل‌سازی پولیش داده شدند. دیسک‌های ساینده و چرخ‌های پولیش با هَندپیس (NBBW-E; Nsk Nakanishi Inc, Tochigi, Japan) و با سرعت آهسته استفاده شدند. سرعت چرخش تقریباً 20000 دور در دقیقه بود که با فن آبی خنک می‌شد. در گروه دیسک‌های ساینده‌ی آلومینیوم اکساید صیقل خورده و سیستم پولیش چرخی آستروپول صیقل خورده، قبل از استفاده از مواد براق‌کننده، سطوح نمونه‌های کامپوزیت رزین با اسید فسفریک 32 درصد (UNI-ETCH; Bisco Inc) به مدت 15 ثانیه اچ شدند. سپس نمونه‌ها با آب شسته و در هوا خشک شدند. پس از آن، مواد براق‌کننده به طور مستقیم با استفاده از سرنگ و نوک اپلیکاتور روی آنها تزریق شد و به مقدار کمی به مدت 30 ثانیه پلیمیزاسیون روی آنها انجام گرفت. نوارهای ماتریس پلی‌استر، دیسک‌های ساینده و چرخ‌های پولیش پس از هر بار استفاده دور انداخته می‌شدند. نمونه‌ها به مدت 24 ساعت در آب مقطر در دمای 37 درجه سانتیگراد نگهداری شدند. پولیش توسط همان هندپپیس قبلی (اینبار با سرعت 10000 دور در دقیقه) تا زمانی که سطح با چشم غیرمسلح صیقلی به نظر برسد انجام شد.

شکل 1. قالب سفارشی ساخته شده برای اندازه‌گیری‌های رنگ سنجی. A، نمونه در قالب قرار داده می‌شود. B، استفاده از قالب در حین اندازه‌گیری رنگ سنجی.

پس از این مراحل، اندازه‌گیری رنگ نمونه‌ها با استفاده از رنگ‌سنج مخصوص نواحی کوچک (CR-300؛ مینولتا، اوزاکا، ژاپن) انجام شد. سه اندازه گیری رنگ سنجی برای هر نمونه انجام شد و میانگین مقادیر CIE L*a*b* ثبت شد. برای قرار دادن نوک رنگ‌سنج در همان ناحیه‌ی قبلی نمونه‌ها، یک قالب سفید سفارشی ساخته شده از پلی تترا فلوئورواتیلن تهیه شد (شکل 1) و با استفاده از این قالب، رنگ زمینه نمونه سفید شد. رنگ‌سنج طبق دستورالعمل سازنده قبل از هر دوره‌ی اندازه‌گیری، با استفاده از کلاهک کالیبراسیون سفید (CR-A43؛ Minolta) ارائه شده توسط سازنده، کالیبره شد. مقادیر ΔE بین نمونه‌های گروه کنترل و گروه‌های آزمایش با فرمول زیر محاسبه شد:

که در آن (L*E- L*C)، (a*E – a*C)، و (b*E – b*C) به ترتیب تفاوت در مقادیر L*Δ ، a*Δ و b*Δ هستند. E نشان دهنده نمونه‌های آزمایشی و C نشان دهنده نمونه‌های گروه کنترل است. مقادیر ΔE با استفاده از آنالیز واریانس دو طرفه (ANOVA) و آزمون مقایسه چندگانه توکی (α=.05) مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.

پس از ارزیابی رنگ‌سنجی، زبری سطح نمونه‌ها با استفاده از پروفیلومتر (Surf Test 402 Analyzer; Mitutoyo Co, Kawasaki, Japan) ارزیابی شد. برای اندازه‌گیری مقدار پروفایل زبری، قلم الماس (شعاع نوک 5 میلی‌متری) تحت بار ثابت 3.9 mN در سراسر سطح حرکت داده شد. ابزار با استفاده از یک نمونه مرجع استاندارد کالیبره شد، سپس تنظیم شد با سرعت 0.100 میلی متر بر ثانیه با برد 600 میکرو متر در طول آزمایش حرکت کند. برای تعیین مشخصات زبری هر نمونه از آنالایزر سطح استفاده شد.

این روش 3 بار برای همه نمونه‌ها تکرار شد و مقدار متوسط آن مقدار Ra در نظر گرفته شد. داده‌ها با استفاده از آنالیز ANOVA دو طرفه و سپس آزمون مقایسه‌های چندگانه توکی (α=.05) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. آنالیزهای رنگ سنجی و پروفیلومتری با استفاده از نمونه‌های مشابه انجام شدند. از آنجایی که اثر زمان و محیط (دما، رطوبت و نور) در طول آنالیز پروفیلومتری بر تغییر رنگ نمونه‌ها مشخص نبود، به جای مقایسه رنگ دیسک قبل از فینیشینگ و پولیشینگ به رنگ آن پس از فینیشینگ و پولیشینگ از یک گروه کنترل جداگانه برای مقایسه تفاوت رنگ کامپوزیت رزین‌ها استفاده شد.

نتایج

نتیجه آنالیز ANOVA دو طرفه مورد استفاده برای آزمایش زبری سطح کامپوزیت رزین‌ها نشان داد که نوع کامپوزیت رزین، تکنیک پولیشینگ و برهمکنش آنها بر همدیگر از نظر آماری معنی‌دار است (P<0.001). مقادیر میانگین Ra، SDها و تفاوت‌های درون گروه‌های کامپوزیت رزین‌ها با توجه به نوع کامپوزیت رزین هم مشخص شد. ضمناً تفاوت‌های درون گروه‌های کامپوزیت رزین‌های با توجه به تکنیک پرداخت هم اندازه‌گیری شدند.
هنگامی که تکنیک‌های پرداخت مقایسه شدند، بالاترین مقادیر Ra با نمونه‌های صیقل داده شده با چرخ‌های پولیش (گروه سیستم چرخ پولیش) برای هر کامپوزیت رزین به دست آمد (P<0.001). کامپوزیت رزین نانوهیبرید کمترین مقدار Ra را در مقایسه با نمونه‌های کنترل نشان داد (P<0.001). تفاوت معنی داری بین گروه‌های دیسک‌های ساینده‌ی آلومینیوم اکساید صیقل خورده و سیستم پولیش چرخی آستروپول صیقل خورده مشاهده نشد. برای کامپوزیت رزین‌های میکروهیبرید و هیبرید، اگرچه نمونه‌های شاهد مقادیر Ra کمتری را نسبت به سایر گروه‌ها نشان دادند، اما تفاوت معنی‌داری بین گروه کنترل و گروه دیسک‌های ساینده‌ی آلومینیوم اکساید صیقل خورده وجود نداشت.
هنگامی که انواع کامپوزیت رزین‌ها مقایسه شدند، کمترین مقدار Ra برای گروه‌های کنترل با کامپوزیت رزین نانوهیبرید به دست آمد (P<0.001) و تفاوت معنی داری بین کامپوزیت رزین‌های میکروهیبرید و هیبرید مشاهده نشد. نمونه‌های گروه دیسک‌های ساینده‌ی آلومینیوم اکساید و گروه دیسک‌های ساینده‌ی آلومینیوم اکساید صیقل خورده بالاترین مقادیر Ra را با کامپوزیت رزین هیبریدی نشان دادند (P<0.001)، و هیچ تفاوت معنی‌داری بین کامپوزیت رزین‌های نانوهیبرید و میکروهیبرید وجود نداشت. برای نمونه‌های گروه سیستم پولیش چرخی آستروپول و سیستم پولیش چرخی آستروپول صیقل خورده، همه کامپوزیت رزین‌ها به طور قابل توجهی با یکدیگر متفاوت بودند. (P<0.001).
نتایج ANOVA دو طرفه مورد استفاده برای آزمایش مقادیر ΔE برای تفاوت بین گروه‌ها هم مورد ارزیابی کلی قرار گرفتند. هنگامی که تأثیر تکنیک پولیش بر تفاوت رنگ کامپوزیت رزین‌ها برای کامپوزیت رزین‌های نانوهیبرید و میکروهیبرید بررسی شد، تمام تکنیک‌های پولیش تفاوت معناداری داشتند (P<0.001). در حالی که کمترین مقادیر ΔE با گروه دیسک‌های ساینده‌ی آلومینیوم اکساید صیقل خورده به دست آمد، بالاترین مقادیر ΔE با گروه سیستم پولیش چرخی آستروپول (P<0.001) به دست آمد. برای نمونه‌های کامپوزیت رزین هیبریدی، گروه دیسک‌های ساینده‌ی آلومینیوم اکساید صیقل خورده کمترین مقدار ΔE را حاصل کرد (P<0.001)، و تفاوت معنی‌داری بین گروه‌های دیسک‌های ساینده‌ی آلومینیوم اکساید و سیستم پولیش چرخی آستروپول یافت نشد.
هنگامی که اثرات نوع کامپوزیت رزین بر تفاوت رنگ کامپوزیت رزین‌ها مقایسه شد، گروه‌های دیسک‌های ساینده‌ی آلومینیوم اکساید و سیستم پولیش چرخی آستروپول کمترین مقادیر ΔE را برای کامپوزیت رزین نانوهیبرید (P<0.001) و بالاترین مقادیر ΔE را برای کامپوزیت رزین هیبریدی حاصل شد (P<0.001). برای نمونه‌های گروه دیسک‌های ساینده‌ی آلومینیوم اکساید صیقل خورده، کمترین مقدار Ra با کامپوزیت رزین نانوهیبرید به دست آمد (P<0.001)، و تفاوت معنی‌داری بین کامپوزیت رزین‌های میکروهیبرید و هیبرید مشاهده نشد. ضمناً تفاوت معنی‌داری بین کامپوزیت رزین‌های گروه سیستم پولیش چرخی آستروپول صیقل خورده مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری

در چارچوب محدودیت‌های این مطالعه آزمایشگاهی، نتایج زیر به دست آمد:

  1. در استفاده از تکنیک‌های مختلف پولیشینگ با مواد کامپوزیت رزین ارزیابی شده تفاوتهای قابل توجهی در زبری سطح و تغییر رنگ یافت شد. (P<0.001)
  2. بالاترین مقادیر Ra و ΔE با کامپوزیت رزین‌های هیبریدی به دست آمد که احتمالاً به دلیل اندازه ذرات فیلر رو آمده پس از پولیشینگ بود. (P<0.001)
  3. استفاده از مواد براق‌کننده پس از دیسک و چرخ پولیش، زبری سطح و تغییر رنگ را به طور قابل توجهی کاهش داد. (P<0.001).
منابع:
  • «پرداخت پولیش و استفاده کلینیکال از کامپوزیت رزین‌ها» نوشته‌ی آ.یو. یاپ، اس.اچ. یاپ، سی.کی. تئو، جی.جی انگ، نشریه‌ی دندانپزشکی عملی، سال 2004؛ شماره‌ی 29، صفحات 275 – 279
  • «زبری سطح کامپوزیت رزین تهیه شده از الماس‌های یکبار مصرف و چندبار مصرف»، نوشته‌ی ال.بی. رودر و جی.ام پاورز، نشریه‌ی دندانپزشکی آمریکا، 2004؛ 17: 109 – 12.
  • «پاسخ لثه به ترمیم‌های کامپوزیت رزینی کلاس V»، نوشته‌ی آر.تی دانکین و دی.دبلیو چمبرز، نشریه‌ی دندانپزشکی آمریکا، 1983؛ 106: 482 – 4
  • «اثر شش سیستم پولیشینگ بر زبری سطح دو کامپوزیت رزینی قابل بسته‌بندی» نوشته‌ی آ.اف. ریس، جی.آر. لوادینو و سی.تی. دوس سانتوس دیاز، نشریه‌ی دندانپزشکی آمریکا، 2002؛ 15: 193 – 7.
  • «پرداخت سطح توسط ترمیم‌کننده جدید با مواد هیبریدی» نوشته‌ی آ.یو یاپ و بی.وای موک، نشریه‌ی دندانپزشکی عملی، 2002؛ 27: 161-6.
  • «اثر مراحل فینیشینگ و پولیشینگ بر زبری سطح ترمیم‌های جدید همرنگ دندان» نوشته‌ی جی اوزگون‌آلتای،آ.آر. یازیچی و جی. گوروجو، نشریه‌ی بازسازی دهانی، 2003: 30: 218 – 24.
  • «زبری سطح مواد کامپوزیت رزین روان و قابل بسته‌بندی پس از فینیشینگ با دیسک ساینده» نوشته‌ی ام.بی. اوکتاسلی، او. بالا و آ. گول، نشریه‌ی بازسازی دهانی، 2004؛ 31: 1197 – 202.
  • «مقایسه زبری سطح مواد سخت دهان با زبری سطح آستانه حفاظت در برابر پلاک باکتریایی: مروری بر مقاله‌های موجود، نشریه‌ی مواد دندانپزشکی،1997; 13: 258 – 69.
  • «ارزیابی زبری سطح یک کامپوزیت رزین خلفی: اثر سیلینگ سطح» نوشته‌ی سی.وای تاکئوچی، وی.اچ. فلورس اوربگوسو، آر.جی پالما دیب، اچ. پانزری، ای.اچ. لارا، دبلیو. دینلی، نشریه‌ی دندانپزشکی عملی، 2003؛ 28: 281 – 6.
  • «تاثیر سیلرهای سطح رزین بر بهبود مقاومت در برابر لکه برای یک ماده کامپوزیت آزمایشی» نوشته‌ی پی.ای. دورای، ام.اس. الدیوانی و جی.ام. پاورز، نشریه‌ی دندانپزشکی ترمیمی با استت، 2003؛ 15 :244 – 50
  • «تاثیر شرایط سطح بر رنگ کامپوزیت رزین‌های دندان» نوشته‌ی وای.کا. لی، بی..اس. لیم و سی.دبلیو. کیم، نشریه‌ی مواد رزینی بیومدیکال، 2002؛ 63: 657 – 63

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
ورود

حساب کاربری ندارید؟

منو
خانه
فروشگاه
حساب من